معنی فارسی deemphasised
B1کاهش اهمیت یک موضوع یا نظر در یک زمان خاص.
The past tense form of reducing the importance of something.
- verb
verb
معنی(verb):
To remove or reduce the emphasis from something; to make something less important; to play down.
example
معنی(example):
شرکت مناطق مشکلدار را در گزارش کماهمیت کرده است.
مثال:
The company has deemphasised the problematic areas in the report.
معنی(example):
بسیاری از مسائل در طول جلسه کماهمیت شدند.
مثال:
Many issues were deemphasised during the meeting.
معنی فارسی کلمه deemphasised
:
کاهش اهمیت یک موضوع یا نظر در یک زمان خاص.
