معنی فارسی deep freeze
B2فیزیولوژی عمیق و کارایی که برای نگه داشتن مواد غذایی به مدت طولانیتر طراحی شده است.
A very low temperature storage system for preserving food and other perishable items.
- noun
noun
معنی(noun):
A freezer
example
معنی(example):
ما باقیماندهها را در فریزر عمیق قرار دادیم.
مثال:
We put the leftovers in the deep freeze.
معنی(example):
فریزر عمیق غذا را برای مدت طولانی تازه نگه میدارد.
مثال:
The deep freeze keeps food fresh for a long time.
معنی فارسی کلمه deep freeze
:
فیزیولوژی عمیق و کارایی که برای نگه داشتن مواد غذایی به مدت طولانیتر طراحی شده است.