معنی فارسی deep mourning
B1عزاداری عمیق، به حالتی از غم و اندوه شدید پس از از دست دادن یک فرد یا چیز مهم اشاره دارد.
A profound state of sorrow following a significant loss.
- noun
noun
معنی(noun):
Mourning garments that are not only all black, but also composed of lustreless materials and made in a fashion identified with mourning.
example
معنی(example):
او پس از از دست دادن، به دورهای از عزاداری عمیق وارد شد.
مثال:
She entered a period of deep mourning after her loss.
معنی(example):
عزاداری عمیق میتواند بر سلامت روان فرد تأثیر بگذارد.
مثال:
Deep mourning can affect a person's mental health.
معنی فارسی کلمه deep mourning
:
عزاداری عمیق، به حالتی از غم و اندوه شدید پس از از دست دادن یک فرد یا چیز مهم اشاره دارد.