معنی فارسی deep-mouthed

B1

دهان عمیق، به موجوداتی که دارای دهان بزرگی نسبت به اندازه بدنشان هستند اشاره دارد.

Having a mouth that is deep or wide, often in relation to fish or containers.

adjective
معنی(adjective):

Having a low-pitched voice.

مثال:

a deep-mouthed hound; the deep-mouthed sea

example
معنی(example):

این ماهی به خاطر طراحی دهان عمیقش شناخته شده بود.

مثال:

The fish was known for its deep-mouthed design.

معنی(example):

کشتی‌های دهان عمیق می‌توانند بار بیشتری را حمل کنند.

مثال:

Deep-mouthed vessels can hold more cargo.

معنی فارسی کلمه deep-mouthed

: معنی deep-mouthed به فارسی

دهان عمیق، به موجوداتی که دارای دهان بزرگی نسبت به اندازه بدنشان هستند اشاره دارد.