معنی فارسی defectibility
B2نقصپذیری به معنای قابلیت چیزی برای نقص داشتن یا معیوب شدن است، معمولاً در زمینه کنترل کیفیت و تولید به کار میرود.
The quality of being capable of having defects or being flawed.
- NOUN
example
معنی(example):
بسیاری از محصولات سطح خاصی از نقصپذیری دارند که بر کیفیت آنها تأثیر میگذارد.
مثال:
Many products have a certain level of defectibility which affects their quality.
معنی(example):
درک نقصپذیری به تولیدکنندگان کمک میکند تا فرآیندهای خود را بهبود بخشند.
مثال:
Understanding defectibility helps manufacturers improve their processes.
معنی فارسی کلمه defectibility
:
نقصپذیری به معنای قابلیت چیزی برای نقص داشتن یا معیوب شدن است، معمولاً در زمینه کنترل کیفیت و تولید به کار میرود.