معنی فارسی defencelessly

B1

به حالت بی‌پناه و آسیب‌پذیر، بدون هیچ‌گونه دفاع یا حمایت.

In a manner that is without protection or defense, vulnerable.

example
معنی(example):

سگ کوچک با نگاه بی‌پناهی به من نگاه کرد.

مثال:

The puppy looked at me defencelessly.

معنی(example):

او به صورت بی‌پناهی در مورد ترس‌هایش صحبت کرد.

مثال:

She spoke defencelessly about her fears.

معنی فارسی کلمه defencelessly

: معنی defencelessly به فارسی

به حالت بی‌پناه و آسیب‌پذیر، بدون هیچ‌گونه دفاع یا حمایت.