معنی فارسی deferentially
B1به طور محترمانه و با احترام به دیگران صحبت کردن یا رفتار کردن.
In a manner showing deference or respect.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور محترمانه با سرپرست خود صحبت کرد.
مثال:
She spoke deferentially to her supervisor.
معنی(example):
او به طور محترمانه راهنماییهای ارائه شده توسط مربیاش را پذیرفت.
مثال:
He deferentially accepted the guidance offered by his mentor.
معنی فارسی کلمه deferentially
:
به طور محترمانه و با احترام به دیگران صحبت کردن یا رفتار کردن.