معنی فارسی defiantly

B2 /dɪˈfaɪ(j)əntli/

به‌طور سرکش، به صورت بی‌احترامی و چالش‌بر‌انگیز.

In a manner that shows defiance; boldly resistant.

adverb
معنی(adverb):

In a defiant manner.

example
معنی(example):

او به انتقاد به‌طور سرکش پاسخ داد.

مثال:

She responded defiantly to the criticism.

معنی(example):

آنها به‌طور سرکش در مقابل معترضان ایستادند.

مثال:

They stood defiantly in front of the protesters.

معنی فارسی کلمه defiantly

: معنی defiantly به فارسی

به‌طور سرکش، به صورت بی‌احترامی و چالش‌بر‌انگیز.