معنی فارسی definitized

B1

تعریف یا مشخص کردن چیزی به گونه‌ای که واضح و روشن باشد.

Made definitive or clearly defined.

example
معنی(example):

نسخه مشخص‌شده سند تأیید شد.

مثال:

The definitized version of the document was approved.

معنی(example):

یک توضیح مشخص‌شده برای ارتباط دقیق ضروری است.

مثال:

A definitized explanation is crucial for accurate communication.

معنی فارسی کلمه definitized

: معنی definitized به فارسی

تعریف یا مشخص کردن چیزی به گونه‌ای که واضح و روشن باشد.