معنی فارسی definitor
B1فرد یا چیزی که معانی دقیق را تعریف میکند.
A person or entity that gives definitions or clarifications.
- NOUN
example
معنی(example):
تعیین کننده اصطلاحات برای جلسه بسیار مهم بود.
مثال:
The definitor of the terms was crucial for the meeting.
معنی(example):
یک تعیین کننده برای جلوگیری از سوء تفاهمها ضروری است.
مثال:
A definitor is necessary to avoid misunderstandings.
معنی فارسی کلمه definitor
:
فرد یا چیزی که معانی دقیق را تعریف میکند.