معنی فارسی definitude
B1وضوح و مشخص بودن یک بیان یا مفهوم.
The quality of being definitive or clearly defined.
- NOUN
example
معنی(example):
روشنی بیان او برای همه مشهود بود.
مثال:
The definitude of her statement was evident to everyone.
معنی(example):
روشنی در اسناد قانونی اهمیت دارد.
مثال:
Definitude is important in legal documents.
معنی فارسی کلمه definitude
:
وضوح و مشخص بودن یک بیان یا مفهوم.