معنی فارسی defunctive
B2ویژگی غیرفعال، به حالتی اشاره دارد که چیزی از کار افتاده یا غیرعملی است.
Of or relating to something that is no longer functioning or in use.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت غیرفعال مدل قدیمی، استفاده از آن را محدود میکند.
مثال:
The defunctive nature of the old model limits its use.
معنی(example):
ویژگیهای غیرفعال نرمافزار مانع از عملکرد صحیح آن شدند.
مثال:
The defunctive features of the software stopped it from working properly.
معنی فارسی کلمه defunctive
:
ویژگی غیرفعال، به حالتی اشاره دارد که چیزی از کار افتاده یا غیرعملی است.