معنی فارسی degerm
B1عاری کردن از میکروبها و آلودگیها جهت پیشگیری از بیماریها.
To remove germs from a surface or object, especially to prevent illness.
- VERB
example
معنی(example):
مهم است که سطوح را عاری از میکروب کنیم تا از بیماری پیشگیری کنیم.
مثال:
It is important to degerm surfaces to prevent illness.
معنی(example):
شما باید دستان خود را قبل از غذا خوردن عاری از میکروب کنید.
مثال:
You need to degerm your hands before eating.
معنی فارسی کلمه degerm
:
عاری کردن از میکروبها و آلودگیها جهت پیشگیری از بیماریها.