معنی فارسی deglaciation

B2 /diɡleɪʃiˈeɪʃən/

ذوب یخ، فرآیند از بین رفتن یخ‌های طبیعی و افزایش سطح دریا.

The process of ice melting, leading to rising sea levels.

noun
معنی(noun):

The removal of all glacial land ice from a region, usually by melting.

example
معنی(example):

فرآیند ذوب یخ‌ها به دلیل تغییرات اقلیمی در حال تسریع است.

مثال:

The deglaciation process is speeding up due to climate change.

معنی(example):

دانشمندان ذوب یخ‌ها را برای درک اقلیم‌های گذشته مطالعه می‌کنند.

مثال:

Scientists study deglaciation to understand past climates.

معنی فارسی کلمه deglaciation

: معنی deglaciation به فارسی

ذوب یخ، فرآیند از بین رفتن یخ‌های طبیعی و افزایش سطح دریا.