معنی فارسی deglutitory
B1بلعیدی، به ویژگیها و عملکردهایی اشاره دارد که مربوط به عمل بلعیدن میباشد.
Pertaining to the action or mechanism of swallowing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یک عملکرد بلعیدن میتواند به دلیل شرایط پزشکی آسیب ببیند.
مثال:
A deglutitory function can be impaired due to medical conditions.
معنی(example):
درمانها میتوانند تواناییهای بلعیدن را برای نیازمندان بهبود بخشند.
مثال:
Therapies can improve deglutitory abilities for those in need.
معنی فارسی کلمه deglutitory
:
بلعیدی، به ویژگیها و عملکردهایی اشاره دارد که مربوط به عمل بلعیدن میباشد.