معنی فارسی degradability
B1توانایی یک ماده برای تجزیه شدن به طور طبیعی در طبیعت.
The capacity of a material to break down naturally in the environment over time.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت تجزیه‌پذیری این ماده آن را به یک گزینه دوستدار محیط زیست تبدیل می‌کند.
مثال:
The degradability of this material makes it environmentally friendly.
معنی(example):
دانشمندان در حال مطالعه قابلیت تجزیه‌پذیری پلاستیک‌ها هستند تا آلودگی را کاهش دهند.
مثال:
Scientists are studying the degradability of plastics to reduce pollution.
معنی فارسی کلمه degradability
:
توانایی یک ماده برای تجزیه شدن به طور طبیعی در طبیعت.
