معنی فارسی degorder

B1

جدا کردن یا هماهنگ کردن مجدد اشیاء یا مواد برای ایجاد نظم.

To reorganize or sort items that are out of order into a proper arrangement.

example
معنی(example):

آنها باید مواد را از هم جدا کنند قبل از شروع پروژه.

مثال:

They needed to degorder the materials before starting the project.

معنی(example):

برای مرتب کردن میزش، او همه چیز را در دسته‌های منظم سازماندهی کرد.

مثال:

To degorder his desk, he organized everything into neat piles.

معنی فارسی کلمه degorder

: معنی degorder به فارسی

جدا کردن یا هماهنگ کردن مجدد اشیاء یا مواد برای ایجاد نظم.