معنی فارسی degraduation

B1

فارغ‌التحصیلی به معنای کناره‌گیری از موقعیت یا مسئولیت است، مخصوصاً در زمینه‌های آموزشی.

The act of ceasing to hold a particular role or responsibility.

example
معنی(example):

این مؤسسه سیاستی درباره فارغ‌التحصیلی برای دانشجویان کم‌عملکرد دارد.

مثال:

The institution has a policy on degraduation for underperforming students.

معنی(example):

فارغ‌التحصیلی گاهی می‌تواند یک گام ضروری برای بهبود باشد.

مثال:

Degraduation can sometimes be a necessary step for improvement.

معنی فارسی کلمه degraduation

: معنی degraduation به فارسی

فارغ‌التحصیلی به معنای کناره‌گیری از موقعیت یا مسئولیت است، مخصوصاً در زمینه‌های آموزشی.