معنی فارسی dehortation
B1دهنشگفتی به فرایند یا عمل ناپسند کردن از انجام یک عمل اشاره دارد.
The process of discouraging or advising against a particular action.
- NOUN
example
معنی(example):
دهنشگفتی به هدف discourage هزینههای اضافی بود.
مثال:
The dehortation aimed to discourage excessive spending.
معنی(example):
ما استراتژیهای دهنشگفتی را در جلسه خود بحث کردیم.
مثال:
We discussed dehortation strategies in our meeting.
معنی فارسی کلمه dehortation
:
دهنشگفتی به فرایند یا عمل ناپسند کردن از انجام یک عمل اشاره دارد.