معنی فارسی dehortatory

B2

دلسردکننده، اصطلاحی است که به تذکر یا هشدار برای جلوگیری از اقدامات خاص اشاره دارد.

Serving to dissuade or discourage; expressing disapproval.

example
معنی(example):

او هشداری دلسرد کننده درباره خطرات صرف‌کردن بیش از حد داد.

مثال:

She issued a dehortatory warning about the dangers of excessive spending.

معنی(example):

لحن دلسردکننده نویسنده در انتقادهایش مشهود بود.

مثال:

The writer's dehortatory tone was evident in his criticisms.

معنی فارسی کلمه dehortatory

: معنی dehortatory به فارسی

دلسردکننده، اصطلاحی است که به تذکر یا هشدار برای جلوگیری از اقدامات خاص اشاره دارد.