معنی فارسی deistically
B1به طور دیستیک، اشاره به روش زندگی که در آن ارزش به عقل و طبیعی بودن در تفسیر معنویت داده میشود.
In a manner relating to deism, emphasizing reason and nature in the interpretation of spirituality.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به شیوهای دیستیک به زندگی نزدیک شد و ارزش را به عقل نسبت به دکترین داد.
مثال:
She approached life deistically, valuing reason over doctrine.
معنی(example):
زندگی به صورت دیستیک به او این امکان را داد تا با معنویت بدون دگماتیزم ارتباط برقرار کند.
مثال:
Living deistically allowed him to connect with spirituality without dogma.
معنی فارسی کلمه deistically
:
به طور دیستیک، اشاره به روش زندگی که در آن ارزش به عقل و طبیعی بودن در تفسیر معنویت داده میشود.