معنی فارسی delayage

B1

مدت زمان تأخیر، معمولاً به ویژه در حمل و نقل و پروازها.

The period of time that a delay lasts, especially in travel contexts.

example
معنی(example):

تأخیر در پروازها می‌تواند برای مسافران آزاردهنده باشد.

مثال:

Delayage in flights can be frustrating for travelers.

معنی(example):

تأخیر باعث شد بسیاری از مسافران به پروازهای بعدی خود نرسند.

مثال:

The delayage caused many passengers to miss their connections.

معنی فارسی کلمه delayage

: معنی delayage به فارسی

مدت زمان تأخیر، معمولاً به ویژه در حمل و نقل و پروازها.