معنی فارسی delaying action
B1عملی که به تأخیر میافتد و معمولاً در شرایط خاص و با هدف معین رخ میدهد.
An action that is postponed or deferred until a later time.
- OTHER
example
معنی(example):
تعویق عمل میتواند به بهبود فرآیندهای تصمیمگیری کمک کند.
مثال:
Delaying action can improve decision-making processes.
معنی(example):
گاهی اوقات، تعویق عمل برای دستیابی به نتایج بهتر ضروری است.
مثال:
Sometimes, delaying action is necessary for better outcomes.
معنی فارسی کلمه delaying action
:
عملی که به تأخیر میافتد و معمولاً در شرایط خاص و با هدف معین رخ میدهد.