معنی فارسی deletive

B2

حذفی، مربوط به عمل یا فرآیند حذفی، به معنای حذف یا از بین بردن هر چیزی.

Pertaining to or characterized by deletion.

example
معنی(example):

فرآیند حذف شامل از بین بردن داده‌های غیرضروری است.

مثال:

The deletive process involves removing unnecessary data.

معنی(example):

در زبان‌شناسی، شکل حذف نشان‌دهنده‌ی کسر کلمات است.

مثال:

In linguistics, a deletive form indicates omission.

معنی فارسی کلمه deletive

: معنی deletive به فارسی

حذفی، مربوط به عمل یا فرآیند حذفی، به معنای حذف یا از بین بردن هر چیزی.