معنی فارسی deletory

B2

حذفی، مربوط به حذف و از بین بردن مواد یا اطلاعات.

Relating to the act of deleting.

example
معنی(example):

تابع حذف در مدیریت داده کمک می‌کند.

مثال:

The deletory function aids in data management.

معنی(example):

رویکرد حذفی او کارایی را بهبود بخشید.

مثال:

His deletory approach improved efficiency.

معنی فارسی کلمه deletory

: معنی deletory به فارسی

حذفی، مربوط به حذف و از بین بردن مواد یا اطلاعات.