معنی فارسی dementias
B1گروهی از اختلالات مغزی که بر تفکر، حافظه و رفتار تأثیر میگذارند.
A range of medical conditions characterized by the decline of cognitive function.
- NOUN
example
معنی(example):
انواع مختلفی از دیمینشیاها وجود دارد که بر زندگی مردم تأثیر میگذارد.
مثال:
There are various types of dementias that affect people's lives.
معنی(example):
محققان در حال مطالعه علل مختلف دیمینشیاها هستند.
مثال:
Researchers are studying the causes of different dementias.
معنی فارسی کلمه dementias
:
گروهی از اختلالات مغزی که بر تفکر، حافظه و رفتار تأثیر میگذارند.