معنی فارسی dementie
B1احتمالاً اشاره به نوع خاصی از دیمینشیا در زمینههای مختلف.
Possibly referring to a specific type of dementia in various contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
در برخی از فرهنگها، دیمنتی هنوز یک حالت نادرست درک شده است.
مثال:
In some cultures, dementie is still a misunderstood condition.
معنی(example):
تلاشها برای افزایش آگاهی درباره دیمنتی در حال افزایش است.
مثال:
Attempts to raise awareness about dementie are increasing.
معنی فارسی کلمه dementie
:
احتمالاً اشاره به نوع خاصی از دیمینشیا در زمینههای مختلف.