معنی فارسی demerse

B1

کمبود ارزش یافتن، از دست دادن اعتبار یا ارزش در نظر دیگران.

To lose merit or worth in the eyes of others.

example
معنی(example):

او نگران بود که ممکن است در مقابل هم‌کلاسی‌هایش کمبود ارزش پیدا کند.

مثال:

He was worried he might demerse in front of his peers.

معنی(example):

ایدهٔ کمبود ارزش یافتن در جمع برای بسیاری دلهره‌آور است.

مثال:

The idea of demersing in public is daunting for many.

معنی فارسی کلمه demerse

: معنی demerse به فارسی

کمبود ارزش یافتن، از دست دادن اعتبار یا ارزش در نظر دیگران.