معنی فارسی demi-mondaine

B2

زنی که در جامعه از آن به عنوان فرد با روابط اجتماعی خاص یاد می‌شود و غالباً در محیط‌های لوکس ظاهر می‌شود.

A woman associated with the demimonde; often viewed as a socialite or someone living an extravagant lifestyle.

noun
معنی(noun):

A sexually promiscuous woman (of the demimonde)

example
معنی(example):

یک دمین-موندان معمولاً با افرادی که در جامعه شناخته شده‌اند، مرتبط است.

مثال:

A demi-mondaine is often associated with socialites.

معنی(example):

داستان درباره یک دمین-موندان زندگی در پاریس بود.

مثال:

The story featured a demi-mondaine living in Paris.

معنی فارسی کلمه demi-mondaine

: معنی demi-mondaine به فارسی

زنی که در جامعه از آن به عنوان فرد با روابط اجتماعی خاص یاد می‌شود و غالباً در محیط‌های لوکس ظاهر می‌شود.