معنی فارسی demine
B2پاکسازی مین، عمل حذف مینهای کار گذاشته شده در زمین به منظور ایمنی.
To clear a land or area of land mines.
- verb
verb
معنی(verb):
To remove explosive mines (landmines or naval mines) from.
example
معنی(example):
آنها پس از درگیری سخت کار کردند تا منطقه را از مین پاک کنند.
مثال:
They worked hard to demine the area after the conflict.
معنی(example):
متخصصان برای پاکسازی میدان نبرد از مینها به صورت ایمن دعوت شدند.
مثال:
Experts were called in to demine the battlefield safely.
معنی فارسی کلمه demine
:
پاکسازی مین، عمل حذف مینهای کار گذاشته شده در زمین به منظور ایمنی.