معنی فارسی demigod

B1 /ˈdɛmɪɡɑd/

شخصیتی در افسانه‌ها که نیمی از او خدا و نیمی انسان است و معمولاً صفات ویژه‌ای دارد.

A being in mythology with one mortal and one divine parent, often possessing extraordinary abilities.

noun
معنی(noun):

A half-god or hero; the offspring of a deity and a mortal.

معنی(noun):

A lesser deity.

example
معنی(example):

در اسطوره‌شناسی، یک نیمه‌خدای معمولاً فرزند یک خدا و یک انسان است.

مثال:

In mythology, a demigod is often the offspring of a god and a human.

معنی(example):

قهرمانان در داستان‌ها معمولاً به عنوان نیمه‌خدایان با قدرت‌های شگفت‌انگیز به تصویر کشیده می‌شوند.

مثال:

Heros in stories are often depicted as demigods with amazing powers.

معنی فارسی کلمه demigod

: معنی demigod به فارسی

شخصیتی در افسانه‌ها که نیمی از او خدا و نیمی انسان است و معمولاً صفات ویژه‌ای دارد.