معنی فارسی demisavage
B1دمیساوج، به وضعیتی خشن و بیرحمانه که نیاز به بقا و مقاومت دارد اشاره میکند.
Describing a situation or environment that is harsh, wild, or lacking civilization.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فیلم یک دنیای دمیساوج را پر از چالشها به تصویر کشید.
مثال:
The movie portrayed a demisavage world filled with challenges.
معنی(example):
در یک محیط دمیساوج، بقا کلیدی است.
مثال:
In a demisavage setting, survival is key.
معنی فارسی کلمه demisavage
:
دمیساوج، به وضعیتی خشن و بیرحمانه که نیاز به بقا و مقاومت دارد اشاره میکند.