معنی فارسی demisphere

B1

نیم‌کره، به معنای نصف یک کره، که می‌تواند در خصوص زمین یا اشیاء دیگر به کار رود.

A half sphere or a division of a sphere into two equal parts.

example
معنی(example):

نیم‌کره بخش کوچکی از یک کره بزرگتر را تعریف می‌کند.

مثال:

The demisphere defines a part of a larger sphere.

معنی(example):

در جغرافیا، نیم‌کره می‌تواند به نیمی از زمین اشاره کند.

مثال:

In geography, a demisphere can refer to a half of the Earth.

معنی فارسی کلمه demisphere

: معنی demisphere به فارسی

نیم‌کره، به معنای نصف یک کره، که می‌تواند در خصوص زمین یا اشیاء دیگر به کار رود.