معنی فارسی demissionary
B1دمیسی، مربوط به عملی که در آن فرد به طور موقت یا دائم از شغل یا مقام خود استعفا میدهد.
Relating to resignation or the act of resigning.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تلاشهای دمیسی برای بهبود وضعیت صورت گرفت.
مثال:
The demissionary efforts were aimed at improving the situation.
معنی(example):
او در سازمان نقشی دمیسی بر عهده داشت.
مثال:
He took a demissionary role in the organization.
معنی فارسی کلمه demissionary
:
دمیسی، مربوط به عملی که در آن فرد به طور موقت یا دائم از شغل یا مقام خود استعفا میدهد.