معنی فارسی demissive
B1دمیسی، توصیف حالتی از کنارهگیری و عدم تمایل به برخورد فعال در مکالمات یا روابط.
Characterized by a lack of willingness; often signaling withdrawal.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نگرش دمیسی او برقراری ارتباط را دشوار کرد.
مثال:
Her demissive attitude made it hard to communicate.
معنی(example):
او در طول جلسه یک موضع دمیسی اتخاذ کرد.
مثال:
He adopted a demissive stance during the meeting.
معنی فارسی کلمه demissive
:
دمیسی، توصیف حالتی از کنارهگیری و عدم تمایل به برخورد فعال در مکالمات یا روابط.