معنی فارسی demoniacally

B2

به شیوه‌ای شیطانی، به طوری که خاصیت یا رفتار شیطان را تداعی کند.

In a manner characteristic of or resembling a demon.

example
معنی(example):

بازیگر شخصیت را به‌طور شیطانی ایفا کرد و ترس را در بین تماشاگران ایجاد کرد.

مثال:

The actor portrayed the character demoniacally, instilling fear in the audience.

معنی(example):

او به‌طور شیطانی خندید و لرز را به پیاده کرد.

مثال:

She laughed demoniacally, sending chills down the spine.

معنی فارسی کلمه demoniacally

: معنی demoniacally به فارسی

به شیوه‌ای شیطانی، به طوری که خاصیت یا رفتار شیطان را تداعی کند.