معنی فارسی demoniacism

B1

اعتقاد به وجود و قدرت دیوان، به‌طور خاص در بافت‌های مذهبی و فرهنگی.

The belief in or practice of demonic rituals or the influence of demons.

example
معنی(example):

این فرقه شیطان‌پرستی را تمرین می‌کرد و به قدرت روح‌های بد اعتقاد داشت.

مثال:

The cult practiced demoniacism, believing in the power of evil spirits.

معنی(example):

شیطان‌پرستی می‌تواند به عنوان رد باورهای سنتی دیده شود.

مثال:

Demoniacism can be seen as a rejection of traditional beliefs.

معنی فارسی کلمه demoniacism

: معنی demoniacism به فارسی

اعتقاد به وجود و قدرت دیوان، به‌طور خاص در بافت‌های مذهبی و فرهنگی.