معنی فارسی demonian
B1وابسته به عقاید، افسانهها یا نمایندگیهای شیطانی.
Pertaining to demons or demonology.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
افسانههای شیطانی بسیار جالب برای مطالعه هستند.
مثال:
The demonian myths are fascinating to study.
معنی(example):
در متون باستانی، شخصیتهای شیطانی معمولاً نمایانگر هرج و مرج هستند.
مثال:
In ancient texts, demonian figures often represent chaos.
معنی فارسی کلمه demonian
:
وابسته به عقاید، افسانهها یا نمایندگیهای شیطانی.