معنی فارسی demoting

B1

عمل کاهش مقام یا رتبه افراد در سازمان به دلایل عملکرد یا انضباطی.

The act of reducing someone's rank or position in an organization.

verb
معنی(verb):

To lower the rank or status of.

معنی(verb):

To relegate.

example
معنی(example):

مدیر کارکنانی را که از سیاست‌های شرکت پیروی نمی‌کنند، ترفیع می‌دهد.

مثال:

The manager is demoting staff who do not follow company policies.

معنی(example):

تبدیل کارکنان به مقام‌های پایین‌تر معمولاً به عنوان آخرین راه‌حل برای مدیریت دیده می‌شود.

مثال:

Demoting employees is often seen as a last resort for management.

معنی فارسی کلمه demoting

: معنی demoting به فارسی

عمل کاهش مقام یا رتبه افراد در سازمان به دلایل عملکرد یا انضباطی.