معنی فارسی demulsifying

B1

فرایند دمولسیفیکیشن، به عمل جدا کردن مایعات غیر قابل اختلاط اشاره دارد.

The act of separating emulsified liquids.

example
معنی(example):

آنها مخلوط را برای به‌دست آوردن مواد خالص دمولسیفیکیشن می‌کنند.

مثال:

They are demulsifying the mixture to obtain pure substances.

معنی(example):

عوامل دمولسیفیکیشن در صنعت پتروشیمی بسیار ضروری هستند.

مثال:

Demulsifying agents are essential in the petrochemical industry.

معنی فارسی کلمه demulsifying

: معنی demulsifying به فارسی

فرایند دمولسیفیکیشن، به عمل جدا کردن مایعات غیر قابل اختلاط اشاره دارد.