معنی فارسی demythify
C2شکستن افسانهها و باورهای نادرست، به واقعیت نزدیکتر کردن.
To remove myths or misconceptions from a topic or idea.
- VERB
example
معنی(example):
این کتاب به هدف شکستن افسانههای پیرامون قهرمان نوشته شده است.
مثال:
The book aims to demythify the legends surrounding the hero.
معنی(example):
او تلاش کرد تا افسانههای مربوط به تغییرات آب و هوا را بشکند.
مثال:
She tried to demythify the myths about climate change.
معنی فارسی کلمه demythify
:
شکستن افسانهها و باورهای نادرست، به واقعیت نزدیکتر کردن.