معنی فارسی dennet
B1نوعی جغرافیای زبان که به گویشهای محلی یا منطقهای مرتبط میشود.
A term relating to local or regional dialects within the study of linguistics.
- OTHER
example
معنی(example):
دنت در بحثهای مربوط به لهجههای منطقهای اغلب نادیده گرفته میشود.
مثال:
The dennet is often overlooked in discussions of regional dialects.
معنی(example):
مطالعه دنت میتواند نکات زبانی جالبی را نشان دهد.
مثال:
Studying the dennet can reveal interesting linguistic nuances.
معنی فارسی کلمه dennet
:
نوعی جغرافیای زبان که به گویشهای محلی یا منطقهای مرتبط میشود.