معنی فارسی denominationalism
C1مکتبگرایی، اشاره به وجود گروههای مذهبی مختلف و تفکیک آنهاست.
The belief in or practice of separation of various religious groups or denominations.
- NOUN
example
معنی(example):
مکتب صرف به تقسیم گروههای مذهبی اشاره دارد.
مثال:
Denominationalism refers to the division of religious groups.
معنی(example):
او در کلاس جامعهشناسی خود مکتب گرایش میکند.
مثال:
He studies denominationalism in his sociology class.
معنی فارسی کلمه denominationalism
:
مکتبگرایی، اشاره به وجود گروههای مذهبی مختلف و تفکیک آنهاست.