معنی فارسی densate

B2

متراکم، به حالتی اطلاق می‌شود که مواد تحت فشار یا دما قرار می‌گیرند و به حالت مایع یا جامد متراکم می‌شوند.

A term referring to a substance that has been condensed or compressed.

example
معنی(example):

دانشمند در طول آزمایش مایع متراکم را مشاهده کرد.

مثال:

The scientist observed the densate liquid during the experiment.

معنی(example):

متراکم در بخش‌های خنک‌تر سیستم جمع می‌شود.

مثال:

Densate accumulates in the cooler sections of the system.

معنی فارسی کلمه densate

: معنی densate به فارسی

متراکم، به حالتی اطلاق می‌شود که مواد تحت فشار یا دما قرار می‌گیرند و به حالت مایع یا جامد متراکم می‌شوند.