معنی فارسی densen

B1

متراکم، نوعی خصوصیت یا ویژگی که به چگالی یا ضخامت اشاره دارد.

Referring to a density or thickness typically associated with materials.

example
معنی(example):

پارچه به عنوان متراکم توصیف شد که برای پوشاک زمستانی مناسب است.

مثال:

The fabric was described as densen, perfect for winter wear.

معنی(example):

یک بافت متراکم گرما به پوشاک اضافه می‌کند.

مثال:

A densen texture adds warmth to the clothing.

معنی فارسی کلمه densen

: معنی densen به فارسی

متراکم، نوعی خصوصیت یا ویژگی که به چگالی یا ضخامت اشاره دارد.