معنی فارسی denseness
B2چگالی، به مقدار بستهای از مواد یا ویژگیهایی که به تراکم اشاره دارد.
The quality of being dense; the degree of compactness or thickness in a substance.
- NOUN
example
معنی(example):
چگالی جنگل باعث شد که ناوبری سخت باشد.
مثال:
The denseness of the forest made it hard to navigate.
معنی(example):
چگالی در ابرها میتواند نشاندهنده باران سنگین باشد.
مثال:
Denseness in clouds can indicate heavy rain.
معنی فارسی کلمه denseness
:
چگالی، به مقدار بستهای از مواد یا ویژگیهایی که به تراکم اشاره دارد.