معنی فارسی denudational
C1فرآیند حذف لایهها یا پوششهای سطحی زمین به دلیل فرسایش و عوامل طبیعی.
Relating to the process of stripping away or removing the surface layers of the earth.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فرآیند برهنهسازی به تدریج کوه را فرسوده کرد.
مثال:
The denudational process gradually wore down the mountain.
معنی(example):
ویژگیهای برهنهسازی در بسیاری از چشماندازها قابل مشاهده است.
مثال:
Denudational features can be seen in many landscapes.
معنی فارسی کلمه denudational
:
فرآیند حذف لایهها یا پوششهای سطحی زمین به دلیل فرسایش و عوامل طبیعی.