معنی فارسی denudatory
C1مربوط به فرایندهایی که به حذف یا کاهش پوشش سطحی منجر میشود.
Pertaining to actions that cause the removal of surface layers.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عملکردهای برهنهساز باد میتواند یک چشمانداز را تغییر دهد.
مثال:
The denudatory actions of wind can change a landscape.
معنی(example):
نیروهای برهنهساز معمولاً به فرسایش منجر میشوند.
مثال:
Denudatory forces often lead to erosion.
معنی فارسی کلمه denudatory
:
مربوط به فرایندهایی که به حذف یا کاهش پوشش سطحی منجر میشود.