معنی فارسی deodorizing

B1

عملی که در آن بوی بد را از بین می‌برند و بویی خوش ایجاد می‌کنند.

The act of eliminating or masking unpleasant odors.

verb
معنی(verb):

To mask or eliminate the odor of, or an odor in, (something).

example
معنی(example):

خوشبو کردن یخچال می‌تواند به تازه نگه‌داشتن غذا کمک کند.

مثال:

Deodorizing the fridge can help keep food fresh.

معنی(example):

او بعدازظهر را به خوشبو کردن خانه گذراند.

مثال:

He spent the afternoon deodorizing the house.

معنی فارسی کلمه deodorizing

: معنی deodorizing به فارسی

عملی که در آن بوی بد را از بین می‌برند و بویی خوش ایجاد می‌کنند.