معنی فارسی depictive

B2

توصیفی، مربوط به توصیف یا نمایش چیزی؛ معمولاً در زمینه ادبیات و هنر.

Relating to or describing something in a detailed or illustrative way.

example
معنی(example):

این داستان بسیار توصیفی از مسائل اجتماعی در آن دوره بود.

مثال:

The story was very depictive of the social issues in that era.

معنی(example):

سبک او بسیار توصیفی است و اغلب تصاویری زنده را ارائه می‌دهد.

مثال:

Her style is quite depictive, often presenting vivid imagery.

معنی فارسی کلمه depictive

: معنی depictive به فارسی

توصیفی، مربوط به توصیف یا نمایش چیزی؛ معمولاً در زمینه ادبیات و هنر.